گروهکهای تروریستی ضد انقلاب، جریان تجزیهطلب و نفاق و برانداز ملیگرا و التقاطی با لیبرالها برای روز چهاردهم اسفند 1359 توطئه وسیعی را طراحی کرده بودند. در این راستا و به بهانه سالگرد دکتر محمد مصدق در زمین چمن دانشگاه تهران فراخوان داده بودند و قرار شده بود «ابوالحسن بنیصدر»، رئیسجمهور وقت سخنران این تجمع باشد؛ انتخاب بنی صدر به این دلیل بود که وی، در طول 1359 در سخنرانی 17 شهریور، روز عاشورا، حسینیه ارشاد و در نهایت روز 22 بهمن آشکارا مخالفتش را با نهادهای انقلابی و جریان خط امام(ره) اعلام کرده بود و نماد همصدایی و نماینده قدرت درجریان ضد انقلاب بود.
در صفحه 498، کتاب «چهاردهم اسفند» در شرح حوادث این روز آمده است: «در موقع ورود بنیصدر به دانشگاه اتفاق جالبی که متن و رنگ مراسم را به وضوح نشان میداد، حرکت یکی از خانمهای بیحجاب بود که حلقه گلی که قبلاً تهیه کرده بود، به گردن آقای بنیصدر افکند و دست رئیسجمهور حکومت اسلامی را در دست گرفت. همین حرکت مقدماتی کافی بود که نشان دهد این مراسم فرسنگها از جمهوری اسلامی و اصول و آیین آن به دور است، سوتهای ممتد حضار و کفزدنهای طولانی که تا آخرین لحظات قطع نگردید.»
به نظر نگارنده، ماهیت این تجمع از دو منظر مکمل یکدیگر بودند: یکی همان ماهیت غرب و غربزدگی که به نقل از کتاب اشاره شد و منظر دیگر ماهیت خشونت و تخریبگرایانهای.
مستمعان این مراسم برای هدف تعریف شده وارد کردن کشور به فضای سیاسی ـ امنیتی انتخاب و دعوت شده بودند. در این راستا در این تجمع که از مدل مرسوم در دنیا یعنی تجمع برای ایجاد دو قطبی پیروی میکند، آنها به دنبال آن بودند که به واسطه این شعارهای تند و ایجاد دو قطبی در جامعه جریان غربزده و مدافع منافع غرب، قدرت بیشتری را کسب کنند و ابتکار عمل را در دست بگیرند.
نکته مهم این است که «نفاق» وجه مشترک همه گروههای ضد انقلاب بود و بنیصدر هم در آن مراسم عملاً نشان داد که رئیسجمهور مردم ایران نیست و در واقع به همان کسانی دلخوش است که در پای سخنرانیهایش هورا میکشیدند و با سوت و کف زدن شعارهای تندی علیه شهید دکتر بهشتی میدادند.
نکته مهم دیگر اینکه بنیصدر در این اجتماع و با آن موضعگیریهایی که از خود نشان داد، از خط قرمز انقلاب و نظام عبور کرده بود تا جایی که مردم فریاد زدند: «حالا که رهبرت مصدقه، رأی ما را پس بده»؛ و این، پایان پایگاه اجتماعی ابوالحسن بنیصدر در میان مردم ایران و پایان کار او بود.